امروز چه دلتنگم!
امروز چه دلتنگم!
خاکستریم انگار!
همخاطره زنبق،یک لحظه پس از رگبار
امروز چه دلتنگم!
مبهوت و کبود و گس!
برحضور مجروحم،چه فاخته،چه کرکس
بی حوصله،بی رویا،دریاچه اندوهم!
تدفین جلگه و جنگل،سوگواری کوهم!
آه! ای من جان خسته!
عصیان فروخفته!
انفجار پنهان و افسانه ناگفته
امروز که دلتنگم،ناگهانه طغیان کن!
شهر بهت و بهتان را،به حادثه مهمان کن!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی