دیانا عسل مامان

ســـــــــــلام اول میخوام عکس دوستای دیانا رو بزارم که خیلی دوستشون داره                                     حالا چن تا عکــــــس اینـــــــجا همه چیز درهمه                   ...

     دختر که باشی میدونی اَوّلین عِشق زندگیت پدرته دختر که بآشی میدونی مُحکم ترین پَنآهگاه دنیآ آغوش گرم   پدرته دختر که بآشی میدونی مردانه ترین دستی که میتونی   تو دستت بگیری و دیگه اَز هیچی نَترسی دستای گَرم وَ مِهرَبون پدرته  هَر کجای دنیا هم باشی چه باشه چه نباشه قَویترین فِرشته ی نِگهبان پدرته         ...

  گاهی گمان نمی کنی و می شود                          گاهی نمی شود که نمی شود گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است                         گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود گاهی گدای گدایی و بخت نیست                         گاهی تمام شهر گدای تو می شود   &nbs...

    دیان خیلی این اهنگ رو دوست داره ک ام ل میخونه    حق با توست ... داشتم زندگی مو می کـــــردم     اومـــــــدی حال مو عوض کردی     این هــمه راهو اومــدی که بری     که خـــــــــــرابم کنی و برگردی همه چیز خوب بـــــــود ... قبل از تو     عشق با من غریبگی می کــــــــرد       یه نفر داشت با خودش تنــــــــــــها       زیر این سقفــ  ... زندگی می کــرد             ...

  دیانا کارتون جودی ابوت( جودی نبوت به قول خودش) رو خیلی دوست داره     کارتون انشرلی رو هم دوست داره چون اسم دوست انه دیانا هست           موهاشو دوست داره شبیه دیانا دوست انشرلی ببنده   ...

سلام روز بخیر دوستان خوبم تصمیم گرفتیم بریم به سمت شمال           هر چفدر از اصفهان دور تر میشدیم هوا خنک تر میشد از جاده فیروز کوه رفتیم همش نگران گرمی هوا بودیم  ولی خداروشکر بر خلاف انتظار ما هوا خوب و خنک بود واسه ناهار رفتیم طرف قائم شهر اهالی نشانی یک جنگل رو دادن که واسه استراحت مناسب بود (جاده نظامی) بعد از ناهار و استراحت کوتاه حرکت کردیم قصد داشتیم شب رو شهر نور باشیم   طرفای عصر رسیدیم نور اول رفتیم جنگل نور یک دوری زدیم و بعد رفتیم یک ویلا گرفتیم واسه دو شب ویلا ساحلی بود و منظره زیبایی از دریا داشت غروب دریا تماشایی بود این دو شب که کنار س...

    زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی، و نه در فردایی ظرف امروز، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند  زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ زندگی، ...

    یک جشن کوچیک واسه دیانا گرفتیم خیلی ذوق و شوق داشت همش میرقصید و شعر میخوند تفلد تفلد تفلدم مبارک               ...

چن تا عکس از دختر خاله دیانا میزارم یا به  قول دیانا اجی جوووووووونم       ...